.دکتری از جامعة المصطفی العالمیة، مدیر گروه فقه پزشکی مرکز فقهی ائمۀ اطهار علیهم السلام، قم. ghasemimohammad110@gmail.com
چکیده
سلولهای بنیادی با ظرفیت تکثیر و تمایز از سلولهای بالغ، میتوانند سلولهای شبیه خود را ساخته و منبعی برای ترمیم و جایگزینی سلولهای فرسوده باشند. خون بند ناف یکی از منابع غنی منابع سلولهای بنیادی است که به دلایل مختلف و مزایای فراوان، بهرهگیری از آنها در درمان برخی بیماریهای دشوار، در اولویت قرار دارد و از این رو دارای مالیت و ارزش منحصر به فردی است. پرسش کلیدی، مالکیت سلولهای بنیادی خون بند ناف است. با بازخوانی ادلۀ فقهی، چینش اصول عملیه، شواهد و مشابهات فقهی، تبیین ادلۀ مالکیت سه طرف -بچه، مادر و پدر- و نقد و تحلیل اجتهادی دلایل میتوان مالک سلولهای بنیادی موجود در خون بند ناف را از نظرگاه فقهی مشخص کرد. پس از نقد ادلة مالکیت پدر و فرزند، و به استناد دلایل تبعیت حمل و متعلقات آن از مادر، جزئیت اجزای جدا شده از زائو، ارتکاز و دیدگاه عرف و عقلا و در نهایت با اجرای استصحاب، مالکیت مادر بر خون بند ناف و سلولهای بنیادی موجود در آن اثبات میشود. با این حال، افزون بر اذن مادر، اذن گرفتن از پدر در مسائل مرتبط با خون بند ناف و سلولهای موجود در آن مطابق احتیاط است.